برای این ۱۰ فیلم ایرانی در خیابانها صف بسته بودند
تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۶۰۹۴۵
به بهانه خوش اقبالی فیلم سینمایی فسیل در جذب مخاطب و جنجالهایی که در بازخوانی آمار مربوط به پرمخاطبترین فیلمهای ایرانی به راه افتاده است، در این پرونده سراغ کارنامه سالانه سینمای ایران طی ۴۰ سال اخیر رفتهایم؛ بیشترین مخاطب سهم کدام فیلم بوده است؟
عقابها / ساموئل خاچیکیاندر تمام گزارشهای مرتبط با پرمخاطبترین فیلمهای تاریخ ســینمای ایران عقابها ســاخته ســاموئل خاچیکیان یکی از مدعیان اصلی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیلم خواســتگاری به کارگردانی مهدی فخیمزاده را میتوان اولین فیلم کمدی خوشاقبال در ســالهای پس از انقلاب دانست که توانست عنوان پرمخاطبترین فیلم ســال را از آن خود کند. پیشتر اشاره کردیم که اجارهنشینها هرچند پرفروشترین فیلم سال ۶۶ بود، اما پرمخاطبترین نشد! خواستگاری با بازی زندهیاد هادی اسلامی و ثریا قاســمی در این سال توانست بالغ بر ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار مخاطب را به سینماها بکشاند و رقم فروش چشــمگیر ۷۴ میلیون تومان را در گیشه به نام خود ثبــت کند. دزد عروســکها جدیترین رقیب خواستگاری در اکران سال ۶۹ بود که با جذب ۳ میلیون ۷۰۰ هزار مخاطب در جایگاه دوم قرار گرفت.
افعی / محمدرضا اعلامیدر ســالی که ابراهیم حاتمیکیا از کرخــه تا راین را به عنــوان یکی از محبوبترین فیلمهــای خود روانه پرده ســینماها کرد و نزدیک بــه ۲ میلیون مخاطب را هم به سینماها کشــاند این فیلم ســینمایی افعی به کارگردانــی محمدرضا اعلامی بود که با درخشــش جمشید هاشمپور توانست بیش از ۵/۴ میلیون مخاطب را به سینماها بکشاند و عنوان پرمخاطبترین فیلم سال را از آن خود کند. فروش افعی در گیشــه هم به مرز ۲۰۰ میلیون تومان رسید تا یک اتفاق ویژه را رقم بزند. جالب اینکه فیلم قافله هم با نقشآفرینی جمشــید هاشــمپور ۵/۲ میلیون مخاطب داشت و در جایگاه دوم جدول پرمخاطبهای آن سال قرار گرفت.
کلاه قرمزی و پسرخاله / ایرج طهماسباین برای اولین بار بود که یک فیلم بــه نمایندگی از سینمای کودک صدرنشین فهرست پرمخاطبترین فیلم سال سینمای ایران میشد. فیلم سینمایی کلاه قرمزی و پســرخاله به کارگردانی ایرج طهماسب، به پشــتوانه محبوبیت این کاراکترهــا در تلویزیون توان در اکران سال ۷۳ بالغ بر ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار مخاطب را به سینماها بکشاند و فروش گیشهای خود را هم به مرز ۳۰۰ میلیون تومان نزدیک کند. جریان محبوبیت جمشید هاشــمپور، اما همچنان ادامه دارد و فیلم نیش در این ســال با بیــش از ۵/۲ میلیون مخاطب جایگاه دوم را در جدول از آن خود کرده است. همسر با ۲ میلیون مخاطب در جایگاه سوم است.
قرمز / فریدون جیرانیدر ایام پس از دوم خرداد ۷۶ سینماگران رغبت ویژهای برای پرداختن به ســوژههای ملتهب پیــدا کردند. در همین مقطع بود که فریدون جیرانی هم سراغ قرمز رفت تا با هنرنمایی محمدرضا فروتــن و هدیه تهرانی یکی از موفقترین فیلمهای اجتماعی آن سالها را روانه پرده ســینماها کند. قرمز با جذب بیش از ۳ میلیون مخاطــب و گیشــه ۸۰۰ میلیون تومانی صدرنشــین فهرست پرمخاطبهای سال شد. دو زن رقیب جدی قرمز بود که آن هم بیش از ۳ میلیون مخاطب داشت و با فاصلهای خیلی کم در رتبه دوم قــرار گرفت. نکته جالب اکران ۷۸ اینکه در میان ۱۰ فیلم پرفروش سال، فیلمهای کمدی هیچ سهمی نداشتهاند!
آدم برفی / داوود میرباقریقبل از آدم برفی بایــد به فیلم دوم و ســوم جدول پرمخاطبترین فیلمهای سال ۷۶ اشاره کنیم؛ فیلمهای عقرب و جوانمرد که در مجموع بیش از ۳ میلیون مخاطب داشتند و وجه اشتراکشان هم یک چیز بود؛ نقشآفرینی جمشید هاشمپور! او همچنان محبوبترین بازیگر ســینمای ایران در میانه دهه ۷۰ است. اما فیلم جسورانه داوود میرباقری با استقبال بیشتری مواجه شد و نام آدم برفی با استقبال ۴ میلیون و ۴۷۰ هزار نفر، به عنوان پرمخاطبترین فیلم سینمای ایران در سال ۷۶ ثبت شده اســت. فیلم هندی گایال هم در این سال نزدیک به یک میلیون مخاطب داشت و پرمخاطبترین فیلم خارجی در اکران سینما شد.
اخراجیها / مسعود دهنمکیواقعیــت این اســت که براســاس آمار رســمی در اکران ســال ۸۶ تفاوت میان تعداد مخاطب دو فیلم اخراجیها و توفیق اجباری آنقدر ناچیز است که باید هر دو را در جایگاه پرمخاطبترین فیلم سال قرار دهیم. دو فیلم با اندکی اختلاف، بیش از یک میلیون و ۸۰۰ هزار مخاطب داشتهاند. جایگاههای بعدی را، اما کلاهی برای باران و کلاغپر با حدود یک میلیون مخاطب، به نمایندگی از کمدیهای پویافیلمی از آن خود کردهاند! فیلم خشن پارکوی با جذب ۹۰۰ هزار مخاطب عملکرد قابل توجهی در اکران سال ۸۶ داشته اســت. خون بازی، رئیس و روز سوم از دیگر فیلمهای مهم آن سال به حساب میآیند.
کما / آرش معیریانسال ۸۶ در حدود ۵/۱۶ میلیون نفر به ســینما رفتند تا آمار کلی مخاطبان سینمای ایران بهبود پیدا کند، اما همان انتظاری که از قدرت گرفتن کمدیهای بفروش میرفت، رقم خورد. فیلم کما به کارگردانی آرش معیریان با جــذب یک میلیــون و ۹۰۰ هزار مخاطب توانست عنوان پرمخاطبترین فیلم سال را از آن خود کند. البته این جایگاه را در حالی به دست آورد که رقیب مهمش یعنی مارمولک خیلی زود از پرده سینماها پایین کشیده شد. فیلم جنجالی کمال تبریزی در همان بازه زمانی کوتاه اکران در حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار مخاطب را به سینماها کشاند و در جایگاه دوم قرار گرفت.
نهنگ عنبر / سامان مقدمتا سال ۹۶ هم همچنان حال عمومی ســینماها قابل قبول بود و رقم ۲۲ میلیون نفر به عنوان آمار مجموع مخاطبان ســینمای ایران ثبت شــده اســت. فیلم ســینمایی نهنگ عنبر در این ســال توانست با جذب ۲ میلیون و ۶۷۰ هزار نفر به سالنهای سینمایی عنوان پرمخاطبترین فیلم ســال را از آن خود کند. اصلیترین رقیب این فیلم هــم آینه بغل منوچهر هادی بود که با اختلافی بسیار اندک و در حالی که ۲ میلیون و ۶۵۰ هزار مخاطب داشت، در جایگاه دوم قرار گرفت. در این سال گیشه ســینماها به طور کامل در تسخیر فیلمهای کمدی بود و در ترکیب ۵ فیلم بالای جدول هیچ فیلم غیرکمدیای به چشم نمیخورد.
شنای پروانه / محمد کارتشوک کرونا چنان بلایی بر سر سینمای ایران آورد که مجموع مخاطبان سالانه سینما از بالای ۲۶ میلیون نفر در ســال ۹۸ به ۶۲۳ هزار نفر در سال ۹۹ رسید! این یک تراژدی به تمام معنا بود. در شرایطی که در بخش عمدهای از روزهای سال همه سینماها تعطیل بود و در روزهای فعالیت هــم مخاطبان از حضور در سالنهای ســینما هراس داشــتند، فیلم سینمایی شنای پروانه محمد کارت روانه پرده شد و توانست ۲۰۰ هزار نفر را به ســینماها بکشــاند. این یکی از غریبترین آمارها برای ثبت عنوان پرمخاطبترین فیلم سال است. کمدی خوب بد جلف هم در این سال در حدود ۱۰۰ هزار نفر مخاطب داشت.
منبع: برترینها
منبع: فرارو
کلیدواژه: فیلم های ایرانی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل پرمخاطب ترین فیلم سال مخاطب را به سینما ها میلیون مخاطب هزار مخاطب آن خود ۲ میلیون مخاطب ترین فیلم جایگاه دوم میلیون تومان سینمای ایران فیلم سینمای روانه پرده ســینما ها یک میلیون قرار گرفت ۴ میلیون ۳ میلیون هزار نفر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۶۰۹۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی سرگرمی، قربانی بزرگ شعار دادن میشود /چرا «نون خ» در فصل پنجم مورد استقبال قرار نگرفت؟
بخشی از کیفیت متوسط نون خ در فصل پنجم فدای شعارهای گنجانده شده در فیلمنامه شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی را قربانی شعار میکند.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- دنبالهسازی سریالهای موفق به تاسی از فصلبندی مجموعههای غربی، در چند سال اخیر، در سیما و شبکه نمایش خانگی باب شده است. برخلاف مجموعههای غربی که فصل سوم یک سریال با کیفیتتر از فصل اول آن است، مهمترین ویژگی ساخت سریالهای چند فصلی در ایران این است که با افزایش فصلها با یک ریزش مخاطب و افت کیفی و دراماتیک مواجه خواهیم بود.
دنباله سازی در حوزه سریال، در دورهای که تلویزیون مخاطب استانداردی داشت، تبدیل به رویه شد. با ریزش مخاطبان جعبه جادو در سالهای اخیر، ساخت سریالهای چند فصلی مجموعههایی نظیر زیرخاکی و نون خ به نتایج معکوسی منجر شد.
دست کم در دوسال گذشته هیچ کدام از مجموعههای سیما بازتابی اجتماعی و رسانهای میان مخاطبانش نداشته (نمود مرجع شبکههای اجتماعی است) و پخش متوالی دو سریال «زیرخاکی» و «نون خ» آخرین تیرهایی بود که در خشاب جعبه جادو قرار گرفت، اما شلیک این دو سریال به صورت متناوب نشان داد که هر دو سریال آثار مشقی و شکست خورده هستند. این شکستهای متوالی باید مورد توجه تصمیمسازان قرار گیرد و این مهم برایشان آشکار شود که حتی ساخت احتمالی پایتخت با انواع خبرسازی در جذب مخاطب تاثیری نخواهد داشت.
با تقارن نوروز و ماه مبارک رمضان، سیمای ملی تلاش کرد با ادامه مجموعههایی که دستاوردهای ظاهری آنان به قبل از دوران تحول بازمیگردد، فاصله خود را با مخاطبان کمتر کند.
بر اساس این سیاست فصل چهارم «زیرخاکی» روی آنتن رفت و نکته جالب اینجاست که همزمان با پخش این مجموعه برنامه گفتوگو محور «زندگی پس از زندگی» بر اساس نظرسنجیهای منتشر شده از مخاطبان بیشتری برخودار بود.
همین سنجش آمار رسمی که توسط سازمان صدا و سیما منتشر شده نشان میدهد، پروژه افزایش فصول سریالها در شرایط کنونی، یک پروژه شکست خورده است.این سریال برخلاف فصلهای قبلی با واکنش مثبت چندانی از سوی رسانه و واکنش درخوری در بین مردم و فضای مجازی مواجه نشد.
با این حال انتظار میرفت این شکست، با پخش سریال نونخ جبران شود که عملا «نون خ» کیفیت کمتری نسبت به فصل چهارم زیر خاکی داشت .
در فصل پنجم «نون خ» دیگر ظرافتهای گذشته در شخصیت پردازی مشهود نبود. نویسنده در نگارش فیلمنامه دچار یک سردرگمی محسوس بود و نتوانست همچون فصل اول و دوم روایتی پیوسته خلق کند.
فصل پنجم نون خ از فصل سوم آن ضعیفتر بود، چون سازندگان تصمیم داشتند، موقعیتی مشابه پایتخت 3 را در قالب سریال دیگری خلق کنند. به این ترتیب نون خ هویت مستقل خود را از دست داد و عملا از حیث دراماتیک به قهقرا رفت. عدم نبود یک قصه یکپارچه با برجسته شدن تیپ های تکراری سریال و کنایهها و شوخیهای بارها تکرار شده، به ساختار این مجموعه لطمات فراوانی زد.
تیپهایی نظیر ادریس (سیروس سپهری)، روناک (با بازی صهبا شرافتی)، عمو کاووس (با بازی ماشاالله وروایی)، سلمان (با ایفای نقش کاظم نوربخش) و روژان (با بازی هدیه بازوند) هم کارکرد کلیشهای در فصل پنجم سریال داشتند.
محمود گبرلو منتقد سینما و مجری سابق برنامه هفت درباره اشکالات اشاره شده در صفحه اینستاگرام خود نوشت : چون مخاطب با نونخ از سال های گذشته ارتباط برقرار کرده، قصه را بیشتر به خاطر شخصیتها دنبال می کند. گرههای متعدد برای کشش بیشتر فیلمنامه باید وجود داشته باشد تا تماشاگر برای دنبال کردن قصه انگیزه پیدا کند. ولی گرههای فصل ۵ سطحی و دم دستی هستند.
در فصل پنجم ازدواج سلمان و شیرین، میتوانست یک اتفاق ویژه جذاب در متن سریال باشد اما مشخص نیست چرا این رویداد به خرده روایت جذابی تبدیل نشد. تنها عنصر جذابیت سریال در فصلهای متوالی این مجموعه تعارض و تقابل میان این دو شخصیت بود و ازدواج آنان منجر به از میان رفتن یکی از مایههای اصلی دراماتیک سریال شد.
قصد سازندگان بر اساس شعارهای تحول گرایان این بود که یک ایران زیبا را به تصویر بکشند اما به محض اینکه جهت سریال مسیر کرمان را با گرافیک خاصی به تصویر کشید، مسافران همران نورالدین خانزاده سروکارشان به یک طبیب معتاد به تریاک افتاد.
هر چند نمایش این وضعیت و کاراکتر طبیب، توام با کمی پردهپوشی بود، اما این بخش از سریال با اشاره به کرمان و نشان دادن یک پزشک معتاد توهینی زیرپوستی محسوب میشود.
در بخشی دیگر روایت سریال وارد شهر چابهار شد و در متن سریال تصویری وارونه از اقوام ساکن در این استان را به نمایش گذاشت. این بخش از سریال با اعتراض شدید مردم سیستان و بلوچستان در فضای مجازی مواجه شد، تا افتتاحیه رسانه ملی در سال 1403 با حاشیههایی مواجه شود.
کیفیت فصل پنجم این سریال از تمامی فصلهای آن پایینتر بود و ساختار شعار زده سریال، پس از نجات کولبران نشان میداد که سازندگان سعی کردهاند برای خوشایند تحولخواهان در سیما سریالی را تولید کنند تا حجم بالایی از شعار در متن آن در قالب مونولوگ نمود داشته باشد. بخشی از کیفیت متوسط نون خ فدای همین شعارها شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی، قربانی شعار میشود.